ژیلا بنی یعقوب : چطور برای سی سال دیگر حکم صادر می کنند
سازمان:
سی سال محرومیت از روزنامه نگاری، همراه با یک سال حبس تعزیری حکمی بود که شعبه 28 دادگاه انقلاب برای ژیلا بنی یعقوب، صادر کرد؛حکمی که ژیلا بنی یعقوب در مصاحبه با روز آن را بدعتی تازه می خواند و می گوید: بعد از پایان دولت اصلاحات، عملا نمی گذارند ما کار روزنامه نگاری بکنیم و این امر جدیدی نیست با این تفاوت که سالهاست به صورت غیر رسمی این کار را میکردند و اکنون به صورت رسمی انجام می دهند.
ژیلا بنی یعقوب یک هفته پس از انتخابات به اتفاق همسرش، بهمن احمدی امویی بازداشت و در 30 مرداد با قرار وثیقه آزاد شد. او که دو هفته پیش در دادگاه انقلاب محاکمه شد، به تبلیغ علیه نظام متهم و بر اساس این اتهام به یک سال حبس تعزیری و سی سال محرومیت از روزنامه نگاری محکوم شده است.
ژیلا بنی یعقوب که سابقه همکاری با بسیاری از روزنامه های اصلاح طلب را دارد به روز می گوید: چندسالی هست که روزنامهای برای فعالیت روزنامه نگارانی مثل من وجود ندارد، عملاً خیلی از نهادها با توقیف روزنامهها از پیش ما را از کار روزنامهنگاری محروم کردهاند. من در باره شخص خودم به خاطر صدور چنین حکمی نگران نیستم بلکه نگرانم که صدور چنین احکامی برای روزنامه نگاران تبدیل به یک رویه شود.واقعا روزنامه نگاری که تنها شغلی که بلد است و باید زندگی اش را از آن طریق بگذارند روزنامه نگاری است باید با چنین حکمی چکار کند. ظاهرا آقایان مایلند که انسان ها را از زندگی ساقط کنند.
این روزنامه نگار سرشناس سپس به مستنداتی که قاضی بر مبنای آنها چنین حکمی را صادر کرده اشاره می کند: درحکم قاضی شعبه 26 یکی از دلایل این محکومیت سنگین اعطای بورس به من از سوی داشگاههای غربی ذکر شده است. گرچه اعطای بورس از سوی دانشگاههای دنیا جرم تلقی نمی شود و همه ساله تعدادی از دانشجویان، متخصصان و استادان و حتی افراد دولتی در ایران از بورس های تحصیلی دانشگاههای غربی استفاده می کنند، اما من از هیچ کدام از این بورس ها حتی استفاده نکرده ام.
او توضیح می دهد: یکی دیگر از مصادیق اتهامی من دعوت کشورهای غربی از من برای سفر به آن کشورها بوده است. گرچه سفر به کشورهای غریی و تهیه گزارش از غرب برخلاف قانون نیست اما بیشترین سفر های من نه به کشورهای غربی که به کشورهای خاورمیانه و منطقه از جمله عراق، افغانستان و لبنان و سوریه بوده است و صدها گزارش درباره مصائب مردم افغانستان و عراق که ناشی از حمله آمریکا در دوران جنگ تهیه کرده ام که در روزنامه های نوروز، یاس نو، وقایع اتفاقیه و سرمایه به چاپ رسیده است. من همچنین نخستین روزنامه نگار ایرانی هستم که از اردوگاههای فلسطینی صبرا و شتیلا و برج البراجنه گزارش تهیه کرده ام.این گزارش ها در روزنامه های نوروز و یاس نو به چاپ رسیده است و درفضای وب نیز قابل دسترسی است.
خانم بنی یعقوب با بیان اینکه یکی دیگر از دلایل محکومیت من از سوی دادگاه، این است که به دعوت کشورهای غربی به آن کشورها سفر کرده ام و قاضی پرونده این دعوتها و سفرها را در جهت اهداف استعماری غرب عنوان کرده است می افزاید: من به دعوت وزارت خارجه فرانسه و ژاپن به این کشورها سفر کرده ام . وزارت خارجه فرانسه هرساله از روزنامه نگاران سراسر دنیا از جمله ایران برای یک سفر کوتاه به این کشور دعوت می کند و جالب این است که بدانید در ایران نه فقط از روزنامه نگاران اصلاح طلب که بارها از روزنامه نگاران اصولگرا نیز دعوت کرده و این روزنامه نگاران نیز به این دعوت پاسخ مثبت گفته اند. حدود هفت یا هشت سال پیش وزارت خارجه ژاپن نیز در قالب پروتکلی با وزارت خارجه ایران از من دعوت به عمل آورده بود؛ پروتکلی تحت عنوان به قول خودشان مبادله زنان نخبه که براساس این پروتکل دولت جمهوری اسلامی ازشش زن ژاپنی و دولت ژاپن نیز ارشش زن ایرانی دعوت کرد که من یکی از آنها بودم و پنج نفر دیگر یک زن کارگردان، یک زن عکاس، یک زن مجسمه ساز و یک زن بازیگر و یک زن موسیقیدان بودند.کجای سفر شش زن فعال ایرانی در جهت اهداف استکبار است؟ من در بازگشت سفرنامه هایی نوشتم که علاوه بر روایت زندگی ژاپنی ها، به این موضوع اشاره کردم زنان ژاپنی بارها به ما گفته بودند ما باور نمی کردیم حتی با وجود حجاب اسلامی زنان ایرانی بتوانند کار و پیشرفت کنند.در واقع چنین سفرهایی می تواند دیدگاههای کلیشه ای رایج را در باره زنان ایرانی بشکند.علاوه براین چنین سفرهایی در روابط فرهنگی بین ملل رایج است.
این روزنامه نگار سپس خبر میدهد: مهم ترین مدارکی که در پرونده من وجود دارد گزارش های من درباره مبارزات تبلیغاتی کاندیداها و حامیان آنها، گزارش هایم درباره زنجیره انسانی سبز و همچنین اعتراضات مردمی است در حالیکه من تنها وظیفه اطلاع رسانی خود را انجام داده ام و به عنوان یک گزارشگر وقایع را بی طرفانه وقایع نگاری کرده ام.
این روزنامه نگار با تاکید بر اینکه چندسالی هست که روزنامهای برای فعالیت روزنامه نگارانی مثل من وجود ندارد، تصریح می کند: روزنامه نگارانی مثل ما انقدر با محدودیت زندگی کرده اند که راه زندگی کردن در محدودیت ها را فراگرفته اند.مسلما با چنین حکم هایی نمی توانند فعالیت های ما روزنامه نگاران را متوقف کنند و مسلما در دنیایی که این همه راههای متنوع برای فعالیت انسان هاست، من در مسیرم متوقف نخواهم شد.
خانم بنی یعقوب می افزاید: آنچه تعجب من را برمی انگیزد این است که دادگاههای ما یا قاضی هایی مثل آقای پیرعباسی چه تصوری از انسان امروز و جهان امروز دارند که فکر می کنند می توانند برای دهسال یا بیست سال و یا حتی سی سال بعد یک انسان تصمیم بگیرند.شرایط دنیای ما آنقدر با سرعت شگرفی در حال تغییر و تحول است که ما حتی نمی توانیم تصویری از پنج سال بعد بدهیم چه برسد از سی سال بعد.واقعا فکر می کنند شرایط جهان ما به گونه ای است که مثلا می توانند به یک انسان بگویند که تو حق نداری سی سال روزنامه نگاری کنی؟ اصلا روزنامه نگاری دهسال بعد چگونه خواهد بود؟ بیست سال بعد چطور؟ اصلا هیچ کس ده-پانزه سال قبل می توانست تصوری از روزنامه نگاری آنلاین داشته باشد، هیچ کس تصوری از دنیای وب داشت؟ حالا قاضی محترم که چنین حکمی صادر می کند اصلا چه تصوری از روزنامه نگاری دهه های آینده دارد؟ خدا می داند.
به نقل از روز آنلاین
Publié le
Updated on
18.12.2017